جوانه های امید
اینجا قرار گاه است...
قرارگاه فرهنگ و اندیشه
قرارگاه رشد و پویایی
قرارگاه افسران جنگ نرم
قرارگاه بصیرت و بیداری...
اسبان مردی به راهی دید و گفتا کیستی ؟ گفت : از بهر چه می رقصی و بشکن می زنی ؟ گفت : اهل خاک پاک اصفهانی یا اراک ؟ گفت : خیلی شاد هستی ، باده لابد خورده ای گفت : از جام وصال نازنینی سرخوشی ؟ گفت : پس شاید قماری کرده ای ، پولی برده ای گفت : پولی از دکان یا خانه ای کش رفته ای ؟ گفت : آخر هیچ سرگرمی نداری روز و شب ؟ گفت : لابد ثروتی داری و دلشادی به پول ؟ گفت : آیا راستی آهی نداری در بساط ؟ گفت : گویا کارمند ساد ه ای یا کارگر ؟ گفت : بیکاری و بی پولی ؟ پس این شادی ز چیست ؟! موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 21
بازدید دیروز: 183
کل بازدیدها: 391076
|
||